English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8099 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hot U بدون تاثیرگذاری روی عملیات طبیعی
hotter U بدون تاثیرگذاری روی عملیات طبیعی
hottest U بدون تاثیرگذاری روی عملیات طبیعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recoveries U برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
recovery U برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
operational U اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
aerobatics U عملیات اکروباتی با هواپیما یاهواپیمای بدون موتور
lock up U وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
operate U نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
operated U نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
operates U نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
perspectives U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspective U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
OS U نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
physiographic U وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
naturalism U فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
physical U طبیعی
natural U طبیعی
natural bridge U پل طبیعی
naturals U طبیعی
normal U طبیعی
home born U طبیعی
homebred U طبیعی
crude copper U مس طبیعی
indigenous U طبیعی
natural foundation U پی طبیعی
silvan U طبیعی
natural right U حق طبیعی
innate U طبیعی
continuous climbing U صعود طبیعی
natural rubber U لاستیک طبیعی
matten of course U چیز طبیعی
matter of course U چیز طبیعی
hevea rubber U لاستیک طبیعی
orthochromatic U رنگ طبیعی
original ground U زمین طبیعی
guardian by nature U قیم طبیعی
aptitudes U تمایل طبیعی
aptitude U تمایل طبیعی
naturalising U طبیعی شدن
naturalize U طبیعی شدن
naturalizes U طبیعی شدن
normal fault U گسل طبیعی
naturalizing U طبیعی شدن
crude gas U گاز طبیعی
galenite U سرب طبیعی
naturalises U طبیعی شدن
metaphisical U غیر طبیعی
full scale U اندازه طبیعی
native language U زبان طبیعی
physically U با قواعد طبیعی
asphaltic bitumen U قیر طبیعی
uncanny U غیر طبیعی
secundine naturam U بطور طبیعی
physiology U علم طبیعی
apparence U شباهت طبیعی
immanent justice U عدالت طبیعی
so matic U طبیعی جسمی
sophisticate U غیر طبیعی
preposterous U غیر طبیعی
in vivo U در محیط طبیعی
inartificial U طبیعی غیرصنعتی
natural vibration U نوسان طبیعی
full-size U اندازه طبیعی
au naturel U بحالت طبیعی
physico theology U الهیات طبیعی
nonrepresentational U غیر طبیعی
physiography U جغرافیای طبیعی
full size U اندازه طبیعی
standard U طبیعی یا معمولی
naturally U بطور طبیعی
standards U طبیعی یا معمولی
bees wax U موم طبیعی
resource endowment U منابع طبیعی
asphaltite U قیر طبیعی
natural economy U اقتصاد طبیعی
natural monopoly U انحصار طبیعی
natural number U عدد طبیعی
natural obstacle U مانع طبیعی
natural order U نظم طبیعی
natural person U شخص طبیعی
natural persons U اشخاص طبیعی
natural phenomena U اثار طبیعی
natural products U مواد طبیعی
natural purification U پالایش طبیعی
natural recharge U تغذیه طبیعی
natural reserves U ذخائر طبیعی
natural resin U صمغ طبیعی
natural silk U ابریشم طبیعی
natural magnet U مغناطیس طبیعی
propensities U تمایل طبیعی
propensity U تمایل طبیعی
natural endowment U موهبت طبیعی
natural endowments U موهبت طبیعی
natural erosion U فرسایش طبیعی
natural excitation U تحریک طبیعی
natural frequency U بسامد طبیعی
natural frequency U فرکانس طبیعی
natural ground U زمین طبیعی
natural group U گروه طبیعی
natural habitat U بوم طبیعی
natural language U زبان طبیعی
natural law U حقوق طبیعی
natural logarithm U لگاریتم طبیعی
natural sources U منابع طبیعی
natural easement U حق ارتفاق طبیعی
subnormal U غیر طبیعی
natural asphalt U قیر طبیعی
natural asphalt U اسفالت طبیعی
eupnoea U تنفس طبیعی
natural agents U عوامل طبیعی
emmetropis U بینایی طبیعی
emmetropia U بینایی طبیعی
natural abundace U فراوانی طبیعی
natural year U سال طبیعی
pozzolan earth U سیمان طبیعی
naturalistic observation U مشاهده طبیعی
nature reserve U اندوختگاه طبیعی
natrual cement U سیمان طبیعی
neperian logarithm U لگاریتم طبیعی
natural bed U بستر طبیعی
natural capacity U فرفیت طبیعی
natural ventilation U تهویه طبیعی
natural disaster U حوادث طبیعی بد
normalizes U طبیعی کردن
normalize U طبیعی کردن
normalising U طبیعی کردن
normalises U طبیعی کردن
natural disaster U بلایای طبیعی
normalised U طبیعی کردن
natural competition U رقابت طبیعی
natively U بطور طبیعی
landscapes U منظره طبیعی
trim size U اندازه طبیعی
pudding stone U شفته طبیعی
war of the elements U انقلابات طبیعی
phenomenon U اثر طبیعی
debris U مانده طبیعی
natural selection U انتخاب طبیعی
natural history U تاریخ طبیعی
wildwood U جنگل طبیعی
trass U سیمان طبیعی
preternatural U غیر طبیعی
tincal or kal U بوره طبیعی
landscaped U منظره طبیعی
landscape U منظره طبیعی
jardin anglo-chinois U باغچه طبیعی
intrinsic U طبیعی ذهنی
natural silk U ابریشم طبیعی
naturalness U طبیعی بودن
terrestrial occurrence U وفور طبیعی
natural color U رنگ طبیعی
tincal U بوره طبیعی
supernatural U فوق طبیعی
life science U علوم طبیعی
natural gas U گاز طبیعی
falsettos U غیر طبیعی
Recent search history Forum search
1postside
1Social worker job is to serve everyone without any discrimaintion
1چیزی که عوض داره گله نداره
2In order to be interesting you have to be mean
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
1leave the trial?
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
0فن سماع طبیعی
1free chlorine residual
1die offs
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com